سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اخبار روز و مطالب جالب و دانلود آپدیت آنی ویروس

"روسری طلایی" جلوه ای از جنگ نرم

"روسری طلایی" جلوه ای از جنگ نرم

یکشنبه 5 دی ماه سال 1389 @ 7:38 PM


| موضوع: فرهنگی | نویسنده: بیدل | چاپ

به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق، بهمن نصیری فیلمی ضد ایرانی با نام "روسری طلایی" را کارگردانی نموده و طی مصاحبه ای مدعی می شود که :" فیلم من "روسری طلایی" اواخر 2010 به روی صحنه خواهد آمد و بعد از 30 سال حقیقت پشت پرده انقلاب ایران را با مدرک و سند افشا می کنم. این فیلم توضیح می دهد که انقلاب ایران دسیسه ای بود از طرف سازمان سیا در جهت از قدرت انداختن شاه ایران ، همچنین توضیح می دهد گروگان گیری هم دسیسه ای بود برای انتخاب شدن ریگان به ریاست جمهوری آمریکا."

در این فیلم "نئولو پریس" نقش حمیرا آشتیانی را ایفا می کند. حمیرا آشتیانی در فیلم با مردی رابطه نامشروع دارد. این کارگردان ضدایرانی با انتخاب نام حمیرا آشتیانی نام سکینه آشتیانی را برای ما یادآور می شود.


در فیلم روسری طلایی ، با توجه به نگاه نمادین کارگردان، حمیرا که یک زن ایرانی و مامور ساواک است و از آنجا که زن نماد سرزمین و عقیده است، این شخصیت پردازی، با جزییات دقیق دراماتیکش که یک زن ایرانی به یک مرد آمریکایی دل می بازد ، حکایت از علاقه و رابطه مخفیانه سرزمین ایران با کشور ایالات متحده دارد و وجود رابطه ی مخفیانه و دلباختگی اسلام به لیبرالیسم آمریکایی را با تعمیم شخصیت های داستان به ملتها و عقایدشان، به مخاطب القا می کند.
بهمن نصیری که طبق اعتراف خود عضو شبکه ی فراماسونری ایران بوده است، در این فیلم ضمن فروکاست انقلابی به عظمت انقلاب اسلامی ایران مدعی می شود که این انقلاب صرفا حرکتی برای کاستن قدرت محمدرضا پهلوی و افزایش نفوذ آمریکا در ایران بوده است. البته پس از این ادعا این فیلم باید به مخاطب پاسخ بدهد که پس چرا پس از انقلاب، سفارت آمریکا در ایران (لانه جاسوسی) تسخیر می شود و تمامی فعالیت های آمریکا در ایران لغو می گردد؟ بنابراین سازندگان این فیلم مجبورند ادعا کنند که تسخیر لانه جاسوسی برای براندازی کارتر و ریاست جمهوری رونالد ریگان رخ داده است. به این ادعای مضحک دقت کنید، سفارت آمریکا در یک کشور برای همیشه برچیده می شود، تنها برای رای آوردن ریگان!!!

روسری طلایی از آن دسته فیلم هایی است که در ژانر سینمایی iranophobia و یا ایران ستیزی جای می گیرد. این فیلم از همان ابتدا با جنجال وارد صحنه تبلیغاتی شده، آنچنانکه با تبلیغات متنوع از جمله پخش آنونس های متعدد و مختلف، استفاده از وبسایت فیلم، صفحه وب فیس بوک و همچنین رپورتاژ تلویزیونی، علی الخصوص مصاحبه های متنوع بهمن نصیری کارگردان این فیلم ضد ایرانی در شبکه های ماهواره ای از جمله صدای آمریکا، پا به عرصه تبلیغ پیش از اکران نهاده است. این فیلم ضد ایرانی پس از یک ماراتن طولانی مدت تبلیغاتی، از 22 دسامبر2010 اکران خود را آغازکرده است

 

بر روی پوستر فیلم ، توضیح کوتاهی به زبان انگلیسی اینگونه درج شده: " سی سال است که دروغ پشت پرده گروگانگیری ایران در سال 1979 مخفی مانده است. در پس پرده طمع، فساد، و توطئه، داستانی از عشق، قدرت و خیانت نهفته است. این داستان که با یک انقلاب آغاز می شود و در جای دیگری از جهان خاتمه می یابد داستانی درباره پول، نفت و عشق نامشروع یک دختر زیباست که عاشق مردی از سرزمینی دیگر شده است. در اینجاست که در پس یک روسری طلایی، و در فضایی لبریز از توطئه ای بین المللی و پر از دروغ و برنامه های سری و جاسوسی، فرهنگها تصادم می یابد، دوستیها محک می خورد، پیوندها گسسته می شود، و زندگیها نابود می شود."

بهمن نصیری سازنده فیلم روسری طلایی انگیزه های خود از ساخت روسری طلایی را با این پرسش بازگو می کند: چه چیزی الهام بخش و مشوق من بود که روسری طلایی را تهیه کنم؟
سرنوشت را نمیتوان کف خونی (کف خوانی، منظور فال بینی است) کرد. من در رشته مهندسی ساختمان تحصیل کردم در دهه 70 در دانشگاه آکسفورد بروکس انگلستان، با هدف بازگشتن به ایران. ولی درست زمانی که تحصیلاتم را تمام کردم انقلاب در ایران به وقوع پیوست و من نتوانستم به ایران بازگردم. به دلیل اینکه من مخفیانه عضو سعدی لاج (خانه فراماسونها) در تهران بودم، و دولت جمهوری اسلامی ایران آنرا دشمن اسلام می دانست. من با یک خانم انگلیسی ازدواج کردم و در آکسفورد ماندم، به عنوان نوساز ساختمانهای تاریخی. بعد از یازده سال و داشتن 2 پسر، ازدواج ما از بین رفت و من به امریکا سفر کردم در جایی که پدر و مادر من زندگی می کردند. در آن زمان من با یکی از برجسته ترین کارگردان/تهیه کننده آمریکایی آشنا شدم جورج انگلند؛ 2 تا از بزرگترین فیلمهای انگلند در دهه 60 ساخته شد. "آمریکایی زشت، با شرکت مارلون براندو". و کفش های ماهی گیر،که کاندیدای اسکار شد با شرکت آنتونی کویین". در دهه 70 جورج انگلند طرح ساختن یک فیلمی را در ایران داشت، به نام کوروش بزرگ، ولی انقلاب 1979 آن رویا را از او گرفت. وقتیکه جورج داستان من را شنید و از عشق من به حمیرا آشتیانی که عضو ساواک بود و علت نا پدید شدنش هنوز بعد از 30 سال مرموز مانده. من را تشویق کرد که از آن یک فیلم بسازم، و در آن زمان بود که من تصور کردم چه راه محشری که به تمام دنیا داستان خودم وباورم را برای دلیل اصلی پشت پرده انقلاب ایران بگویم. من هیچ وقت برای تحصیل در مورد فیلم سازی به دانشگاه نرفتم، ولی بهترین معلم را برای فراگیری داشتم. من الان در سال چهارم ساختن فیلم "روسری طلایی" هستم که در اواخر سال 2010 روی پرده خواهد آمد."